ارزوها
 
مهسا
 
 
دو شنبه 20 تير 1390برچسب:, :: 21:50 ::  نويسنده : مهسا ومحسن

  با توم غریبه

صبر کن

روی سخن دلم باتوست

میخوام تورو با خودم به جایی ببرم  که نه چشمات دیده و نه دلت لمس کرده...

       پس دلت رو با دلم یکی کن دستای بی جونم رو بگیر و یبا....

غریبه چیزی نگو فقط بیا

اینجایی که دارم میبرمت همیشه تاریکیه و سیاهی اینجا هیچ وقت نوری نیست امیدی نیست صدای خنده ای نیست

.

..

.

رسیدیم غریبه

اینجا فقط و فقط برای  من و توست

اسم اینجا رو گذاشتم "گورستان ارزوها"تا حالا کسی جز من و تو اینجا رو ندیده و نخواهد دید

اینجارو اون زمانی ساختم که داشتم اخرین ثانیه های خوشبختی رو میگذروندم زمانی که دیگه هیچ کس برام نمونده بود ...

اونجا رو نگاه کن غریبه همونجا که پر پروانه ها شکسته همون جا که گلها پرپر شده همون جا که قناری ها جون دادن همون جا که از پر شده از سکوت اونجا مزار دل جوونمه غریبه, دلی که تو اوج جوونی پرپرش کردن دلی که هنوز حتی یکی از ارزوهاش بر اورده نشده بود که جون داد ,دلم شاد بود غریبه غمی نداشت همه رو شاد میکرد از گریه بیزار بود و از غصه فراری, ولی شکستنش خوردش کردن زمینش زدن دلم کم طاقت بود طاقت نیوورد و تموم کرد, تو دستای خودم جون داد خودم با یه سینه پر از حسرت خاکش کردم, خودم جون دادنشو دیدم غریبه, شکستم غریبه ولی هیچ چی نگفتم همه چی رو سپردم به دستای بی رحم تقدیر...

اشکاتو پاک کن غریبه به حرمت دلم که همیشه از گریه بیزار بود....

دستامو ببین غریبه ببین چطور بی جون شد و بی رمق

بیا غریبه نمیخوام بیشتر از این لرزه ی شونه هامو ببینی بیا میخوام یه جای دیگه رو بهت نشون بدم از سر مزار دلم پاشو غریبه دارم از حرارت مظلومیت دلم اتیش میگیرم پاشودیگه  پاشو ودنبالم بیا

میخوام  ببرمت سر خاک بزرگترین ارزوم که حالا جز مزارش هیچی ازش برام نمونده یه زمانی بزرگترین ارزوم یه دست نوازشگر بود ویه دل مهربون اما هرچی گشتم پیدا نکردم هر چی محبت گدایی کردم ثمری ندیدم که ندیدم هرچی دنبال یه دست واسه نوازش و محبت گشتم نبود که نبود هر چقد التماس کردم که دلمو نشکنن شکستن وشکستن تا اینکه یه شب برفی و سرد دلم با همه وجود داد زد "تو بردی دنیا اره تو برنده شدی موفق شدی که زمینم بزنی پیروز شدی که خوردم کنی دیگه کاری باهات ندارم دنیا محبت ادمات واسه خودت مهربونی هاشون واسه تو دیگه از هیچ کس طلب محبت نمیکنم دیگه هیچ وقت..."

دلم اینارو گفت و ازم خواست این ارزومو واسه همیشه فراموش کنم و ازش بگذرم و خاکش کنم منم همین کارو کردم و دیگه اسمشم نیووردم

بسته غریبه وقت جدایی من و تو رسیده دیگه برو ومنو ببخش که نمیتونم همراهت بیام میخوام بمونم و کنار مزار دلم و ارزو هاش تموم کنم

تو برو غریبه برو میسپارمت بخدا برو به همه اونایی که لحظه به لحظه دلم رو شکستن بگو شاد باشید اون واسه همیشه رفت.....




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


سلام به وبلاگ ما خوش اومدین
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مهسا و محسن و آدرس mahsa-joon.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 97
بازدید ماه : 97
بازدید کل : 34949
تعداد مطالب : 14
تعداد نظرات : 13
تعداد آنلاین : 1